جدیدترین اخبار و رویدادها
متن خبر
کد خبر :   3589  | تاریخ خبر : 1398/12/21  | ساعت : 08:49

روزنامه شهروند- روز چهارشنبه 21 اسفند 98

تقی خبازی، امدادگر پنجاه‌ودو ساله هلال‌احمر: مشکل بزرگ «عدم فرماندهی واحد» است


 مردم ما آن‌قدر آگاه هستند که بخواهند بر توزیع عادلانه تأکید کنند؛ فقط این مسأله کمی مدیریت و آموزش می‌خواهد 
 

[امیر‌ هاتفی‌نیا] امدادگرانِ باتجربه هلال‌احمر در بحران‌های مختلف حضور داشته‌اند و برای آسیب‌شناسی در بحث امداد حرف‌های مهمی برای گفتن دارند؛ درست مثل تقی خبازی که پس از چند دهه امدادگری و حضور در حوادث متعدد از آرزوی بزرگِ خود یعنی توزیع عادلانه در بحران‌ها می‌گویند. تقی خبازی امدادگر پنجاه‌ودو ساله هلال‌احمر است. او از‌ سال ٦٤ همکاری با جمعیت را آغاز کرده و از اواسط دهه هفتاد به‌عنوان امدادگر در عملیات‌ مختلف حاضر شده است. خبازی معتقد است «اگر فرهنگ‌سازی شود که در هر بحران افراد با آرامش اقلام را تحویل بگیرند، باعث می‌شود که توزیع عادلانه شکل بگیرد و همه از امکانات بهره‌مند شوند.» آنچه در ادامه می‌آید، روایت‌ها و پیشنهادهای تقی خبازی امدادگر باسابقه جمعیت هلال‌احمر است.

 شما به ‌عنوان یک امدادگر در بحران‌های مختلفی حضور داشته‌اید. فکر می‌کنید برای کمک‌رسانی بهتر چه مواردی لازم است؟
یکی از اصلی‌ترین موارد همکاری مردم با نیروهای امدادی است. البته این کار فرهنگ‌سازی می‌خواهد. فکر می‌کنم بیشترین مشکلی که ما امدادگران در حوادث با آن مواجه می‌شویم، از همین نبود فرهنگ‌سازی نشأت می‌گیرد.
 و چه زمانی باید این فرهنگ‌سازی را انجام داد؟
خب این درست نیست که دقیقا زمان حادثه و بحران بیاییم و بخواهیم فرهنگ‌سازی کنیم، فرهنگ‌سازی چیزی است که زمان می‌خواهد و باید از مدت‌ها قبل برایش برنامه‌ریزی کرد؛ مثلا در کشوری مثل ژاپن وقتی حادثه‌ای رخ می‌دهد، مردم برای تحویل اقلام امدادی در صف می‌ایستند و به اندازه‌ای که نیاز دارند وسیله دریافت می‌کنند. ما هنوز در توزیع چادر با مشکل مواجهیم؛ درواقع یکی از اصلی‌ترین مشکلات ما در حوادث است. ممکن است برخی‌ها چند چادر دریافت کنند و به برخی حتی یک چادر هم نرسد مثلا چندوقت پیش که زلزله‌ای رخ داد و برای امدادرسانی حاضر شدیم، به تک تک خانه‌ها مراجعه می‌کردیم و چادر به آنها تحویل می‌دادیم اما باز هم مشکل پیش آمد.
در کنار فرهنگ‌سازی که مطرح کردید، چه مورد دیگری برای تعامل در زمان امدادرسانی ضروری است؟
مشکل بزرگ دیگر عدم فرماندهی واحد است؛ مثلا در حادثه‌ای ما توزیع چادر را به شکل مرتب آغاز کردیم، با هماهنگی شورا عملیات توزیع را ادامه می‌دادیم که گفتند از طرف دیگر منطقه مشغول توزیع چادرند. ما تعجب کردیم و گفتیم مگر امکان دارد. بعد متوجه شدیم که بخش دیگری که غیرهلالی بود به صورت خودجوش در حال انجام این کار است؛ این واقعا یک معضل است.
شما در موقعیت‌هایی قرار گرفته‌اید که با حادثه‌دیده‌ای مواجه شوید که شرایط روحی خاصی داشته و متناسب با آن رفتار کرده است؟
بله؛ در شرایطی قرار گرفته‌ام که امکان کتک‌خوردنم وجود داشته است اما همه اینها مسائل جدی‌ای است که باید حل شود. مهم‌ترین نکته همان فرهنگ‌سازی است که گفتم، من از اواسط دهه ٧٠ در همه حادثه‌ها حضور داشته‌ام؛ از بم تا همین زلزله چندماه پیش. اکثرا انبارها دست من بوده است؛ در حوادث مسئولیت انبار یک مسئولیت بزرگ و سنگین است. هر منطقه فرهنگ خاصی دارد؛ مثلا در روزهای اول یک حادثه‌ حتی امکان نداشت که بتوانیم به شکل عادی در میان مردم حضور پیدا کنیم؛ اما در روزهای بعد با بزرگان آن منطقه صحبت کردیم و باعث شد که مردم پذیراتر باشند. به نظر من این ماجرا به فرهنگ منطقه هم ربط دارد.
در چنین شرایطی امدادگران باید چه برخوردی داشته باشند؟
من همیشه به امدادگران می‌گویم که اگر سیلی هم در گوش شما زدند، اصلا نباید جواب بدهید؛ فقط با احترام کارتان را جلو ببرید. با محبت می‌توان پیش رفت و کمک‌رسانی کرد. بزرگ‌ترین مشکل همان ناهماهنگی است که گفتم؛ هر کس برای خودش یک فرمانده است و با حرف‌هایش برنامه‌ها را به هم می‌ریزد. اگر برنامه واحد نباشد و سلیقه‌ای عمل شود، تزلزل به وجود می‌آید و مشکل ایجاد می‌شود.
شما روی فرهنگ‌سازی تأکید کردید؛ برای انجام آن چه پیشنهادی دارید؟
برای فرهنگ‌سازی باید برنامه‌ای بلندمدت تدوین کرد؛ مثلا بعضی از برنامه‌ها در صداوسیما مدام تکرار می‌شود. به نظر من چیزی که مدام تکرار شود، این قابلیت را دارد که در ذهن ماندگار شود. رسانه‌ها در این زمینه بازوی قدرتمندی هستند. خودِ صداوسیما هم می‌تواند در این مورد موثر عمل کند. اگر بشود هماهنگی‌هایی صورت گیرد و آموزش‌های مرتبط ارایه شود، می‌توانیم به الگوسازی امیدوار باشیم؛ البته از فضای مجازی هم نباید غافل شد. این پروسه‌ای طولانی‌مدت است.
و نتیجه مشخص این فرهنگ‌سازی؟
اگر فرهنگ‌سازی شود که در هر بحران افراد با آرامش اقلام را تحویل بگیرند، باعث می‌شود که توزیع عادلانه شکل بگیرد و همه از امکانات بهره‌مند شوند؛ این آرزوی ما امدادگر‌هاست. در زلزله اردبیل کامیون را بار زدیم وقتی وارد موقعیت شدیم، کامیون بی‌برنامه خالی شد و مردم همکاری نکردند. سری بعد که آمدیم، به شکل دیگری وارد شدیم و از ظرفیت نیروهای بومی هم استفاده کردیم؛ همین باعث شد که توزیع بهتری شکل گیرد.
پس از ظرفیت نیروهای محلی هم می‌شود استفاده کرد؟
بله؛ خیلی مهم است. در همین زلزله چند ماه پیش در خوی روستایی بود که وقتی واردش شدیم، با همکاری ریش‌سفید آنجا توانستیم صحنه را مدیریت کنیم؛ یعنی دیگر شاهد اعتراضی که منجر به هرج‌ومرج شود، نبودیم. همه از ریش‌سفید تبعیت می‌کردند و این واقعا کمک‌کننده بود. استفاده از این افراد می‌تواند به مدیریت بحران‌ها در شهرهای کوچک و روستاها کمک کند.
چه انتظاری از مردم می‌توان داشت؟
مردم کمی صبورتر باشند و به همدیگر احترام بگذارند تا حق همه رعایت شود. مردم ما آن‌قدر آگاه هستند که بخواهند بر توزیع عادلانه تأکید کنند. فقط این مسأله کمی مدیریت  و آموزش می‌خواهد.
مورد دیگری هست که بخواهید اضافه کنید؟
استفاده از امدادگران باتجربه هم در این میان موثر است. وقتی فردی را با خودمان به سر حادثه می‌بریم که قبلا تجربه داشته و آموزش‌های لازم را هم فراگرفته، عملکرد بهتری در مواجهه با حادثه‌دیده دارد؛ اما وقتی فردی می‌آید که امدادگر نیست و فقط می‌خواهد ‌کمک کند، با یک حرف اشتباه می‌تواند همه چیز را به هم بزند.

نظر شما خواننده محترم درباره این خبر

نظرات (0)

 
صفحه 1 از -1اولين   قبلي   بعدي   آخرين