ویزیت بیماران روستایی با هزینه شخصی پزشکان داوطلب تبریزی برای معاینه به روستاهای محروم میروند
برخاستن بیمار از بستر بیماری برای همه آنها یک هدف مشترک است. آنها امید و آرزوهایشان را در چشم کودکان بیمار و محرومی میبینند که تنشان گرفتار بستر بیماری است اما دلشان هوای همبازی شدن با دیگر بچههای روستا را دارد. جوان هستند اما هدفی جز کمکرسانی و امدادرسانی به بیماران نیازمند در سر ندارند. هلالاحمر برای همه آنها مثل سکوی پرتابی برای رسیدن به سیاره آرزوهایشان است. جوانهایی که با گذراندن دورههای امداد و نجات و کمکهای اولیه، با تحصیل در رشته پرستاری و... قدم پیش گذاشتند تا با پوشیدن لباس سرخ هلالاحمر، مرهمی برای درد بیماران نیازمند استان آذربایجان شرقی باشند. آنها گروهی تشکیل دادهاند و هفتهای یکبار بهصورت گروهی و با هزینه شخصی خودشان به روستاهای محروم تبریز سر میزنند و با کمک دیگر پزشکان داوطلبی که به هدف آنها ایمان دارند، بیماران نیازمند را معاینه و حتی برای آنها داروی رایگان تهیه میکنند.
کادوی شبعید بچههای ورزقان
سعید سوار
٣٢ ساله
سابقه عضویت: ١٧ سال
ویژگی: امدادگر داوطلب، مربی امداد و نجات و مسئول ارایه پزشکی
شاد کردن کودکان محروم مناطق حاشیهای تبریز و روستاهای کم برخوردار استان، برای همه اعضای این گروه پزشکی یک هدف مشترک است. آنها پس از زلزله ورزقان، با تمام توان در مناطق زلزلهزده حاضر بودند و هدفی جز کمک کردن به مصدومان و حمایت روانی از کودکان آسیب دیده زلزله نداشتند. سعید سوار یکی دیگر از اعضای گروه در اینباره میگوید: «وقتی خبر زلزله ورزقان را شنید اول از همه به یاد کودکان زلزلهزده افتادیم. آنهایی که والدین و اعضای خانوادهشان را در زلزله از دست داده بودند و حالا نیاز به حمایت روانی داشتند. آن موقع علاوه بر اعضای ثابت گروه، تیمی متشکل از چندین روانشناس و امدادگر داوطلب تشکیل دادیم تا بتوانیم کمی از بار غم و اندوه بچههای زلزلهزده را کم کنیم.» سعید سوار و همراهان همیشگیاش علاوه بر ارایه خدمات دارویی و پزشکی به مردم مناطق محروم تبریز، به فکر شادی و لبخند بچهها هم هستند. او به یکی از فعالیتهای دیگر گروه اشاره کرده و میگوید: «علاوه بر اقلام دارویی و بستههای غذایی که با کمک خیّران تأمین میکنیم، تهیه کیف و کفش و لباس برای کودکان مناطق محروم بهویژه در برخی از ایام سال مانند شبعید نوروز یکی از فعالیتهای گروه ماست. بخش زیادی از این هزینهها را خود اعضای گروه تقبل میکنند تا علاوه بر اینکه به فکر سلامت جسمی کودکان هستیم برای نشاندن لبخند روی لب آنها همکاری کرده باشیم.
طعم خوش نذری در روستاهای دور افتاده
مهدی جلی زاد
٢١ ساله
دانشجوی مدیریت امداد و نجات سابقه عضویت: ٦ سال
ویژگی: امدادگر داوطلب و مسئول ارایه خدمات پزشکی
مهدی جلی زاد هم یکی دیگر از اعضای ثابت این گروه پزشکی است که در رشته امداد و نجات تحصیل میکند. او دورههای امداد و نجات، کمکهای اولیه، حمایت روانی، پیش بیمارستانی و... را گذرانده و حالا با آگاهی و آمادگی کامل همراه با دیگر اعضای گروه برای ارایه خدمات پزشکی و درمانی به محرومان استان، پیشقدم است. او از دیگر خدمات این گروه پزشکی میگوید: «از آنجایی که تمام مناطق و روستاهایی که تیم ما زیر پوشش قرار میدهد از مناطق محروم هستند، توان مالی خانوادهها برای پیگیری درمان و تهیه دارو بسیار پایین است. به همین دلیل با چند داروخانه و آزمایشگاه که علاقه به همکاری با تیم ما و انجام کارهای خیریه داشتند، هماهنگیهایی انجام دادهایم. حالا هر خانوادهای که با نسخه تجویزی پزشک تیم ما به این داروخانهها و آزمایشگاهها مراجعه میکند، تنها باید ٥٠درصد هزینه داروها را پرداخت کند. اما برای خانوادههایی که توان مالی همان ٥٠درصد را نــدارنـــد هم چارهای اندیشیدهایم. موضوع را با برخی خیّران در میان گذاشتیم و آنها تمام هزینه داروها را برای این دسته از خانوادهها تقبل میکنند.» جلیزاد هم مثل دیگر اعضای گروه، خاطرات فراوانی از سفرهای پزشکی گروهشان دارد. او میگوید: «ایام فاطمیه بود. در یکی از همین روستاهای محروم و پس از چند ساعت ویزیت مداوم، دیگر تمام اعضای گروه خسته شده بودند. این میان یکی از پیرمردانی که برایش نسخه تجویز کرده بودیم، با چند کاسه آش نذری به محل استقرار گروه ما آمد و از تلاشهای تیم ما تشکر کرد. آن روز و تشکر آن پیرمرد باعث شد تصمیم بگیرم تا جایی که توان دارم در این گروه فعالیت کنم.»
به خاطر لبخند آن دخترک روستایی
امیرحسین فتح پور
٢٢ساله
رشته: پرستاری و فوریتهای پزشکی سابقه عضویت: ١٠ سال
ویژگی: امدادگر داوطلب و پرستار گروه
هر کدام از اعضای تیم پزشکی مسئولیتی در گروه برعهده دارند. امیرحسین فتحپور که از نوجوانی به عضویت هلالاحمر درآمده و دورههای امدادگری، پیش بیمارستانی، کمکهای اولیه و... را هم گذرانده است، در دانشگاه پرستاری خوانده و علاوه بر غربالگری خون و انجام معاینات اولیه بیماران، مسئولیت تهیه تجهیزات پزشکی گروه را هم برعهده دارد تا تیم با لوازم و تجهیزات کامل اعزام شود. او میگوید: «همان روز که بهزاد سوار پیشنهاد تشکیل گروه را با من در میان گذاشت، موضوع را با جمعی از پزشکان بیمارستان مطرح کردم و اکنون برخی از آنها بهصورت داوطلبانه با گروه ما همراه هستند. با کمک آنها توانستهایم تا امروز به بیش از ٣ هزار بیمار نیازمند در روستاهای محروم خدمترسانی کنیم.» فتحپور هم یکی از خاطرههای شیرین تیم پزشکیشان را اینطور برای ما تعریف میکند: «مدتی قبل در سفر به یکی از روستاهای محروم اطراف تبریز، اعضای یک خانوادهای برای ویزیت به محل استقرار گروه مراجعه کردند. دختر ١٠ سالهشان با مشکل جدی تنگی نفس و ضعف سیستم دفاعی بدن مواجه بود. فهمیدیم مشکل لوزه دارد و هرچه سریعتر باید عمل جراحی انجام شود. خانوادهاش اما توان مالی انجام عمل جراحی را نداشتند. موضوع را با کمک سازمان جوانان جمعیت هلالاحمر با مسئولان بیمارستان بینالمللی تبریز در میان گذاشتیم. با چند جراح هم در اینباره صحبت کردیم و خیلی زود با انجام هماهنگیها عمل جراحی بهصورت رایگان انجام شد. حالا مشکل آن دخترک برطرف شده و ما هم با دیدن لبخند پدر و مادرش وقتی که با دیگر بچههای روستا بازی میکند، انرژی میگیریم.»
از اهدای خون تا تشکیل گروه پزشکی
بهزاد سوار سرگروه تیم پزشکی است و ایده راهاندازی گروه را هم خودش ارایه کرده است. گروهی که تنها در یک سال گذشته بیش از ٣٤ سفر گروهی برای معاینه بیماران کمبضاعت نقاط حاشیهای و روستاهای محروم استان آذربایجان شرقی و شهر تبریز داشته است. بهزاد سوار که از اعضای فعال سازمان جوانان و کانون جوانان حضرت بقیهالله الاعظم هلالاحمر استان هم محسوب میشود، از ماجرای شکلگیری این گروه پزشکی برایمان میگوید: «من و دیگر دوستان امدادگرم یک قرار قدیمی داریم که هر سال در سالگرد تأسیس جمعیت
هلال احمر، خون اهدا میکنیم. به این نیت که یک امدادگر از همه وجودش برای کمکرسانی مایه میگذارد. ٢ سال پیش اما در روز اهدای خون تصمیم گرفتیم کار بزرگتری انجام دهیم. دیدیم هرکدام از ما در رشتهای تخصص دارد و میتوانیم با کمک هم و پزشکانی کـه مــیتوانند داوطلبانه با ما همکاری کنند، یک گروه پزشکی کوچک برای کمک به افراد نیازمند تشکیل دهیم. همان روز این ایده را با دیگر دوستانم در میان گذاشتم و خیلی زود گروه کوچک ما شروع به کار کرد.» بهزاد سوار که سال ١٣٩٤ از سوی وزارت ورزش و جوانان در جشنواره حضرت علی اکبر(ع) بهعنوان جوان برتر استان آذربایجان شرقی در حوزه امداد و نجات انتخاب شده است، از فعالیتهای گروه پزشکیشان میگوید: «از آنجایی که میدانستیم در مناطق حاشیهای تبریز و روستاهای محروم اطراف آن خیلیها توان پرداخت هزینه معاینه پزشک و حتی تهیه دارو را ندارند، دست به دست هم دادیم و کار را از همین نقطه شروع کردیم.»
گفتند چند ماه بیشتر وقت ندارد
اعضای این تیم جوان پزشکی، برنامه دقیقی برای معاینه بیماران کمبضاعت و کمک به آنها در نظر گرفتهاند. آنـها برگههایی طــراحی کــردهانـد کـه مشــخـصـات افـراد از قـد، وزن، قـنـدخـون، فــشارخـون، ضربان قلب و... در آن ثبت میشود تا پس از هر بار ویزیت، شرایط بهبود بیماری افراد به دقت ثبت و بررسی شود. بهزاد سوار میگوید: «در هر سفر حداقل ٤ یا ٥ نفر از اعضای گروه حضور دارند. روانشناس، پزشک عمومی، پزشک متخصص، پرستار و... که خدماتی مثل تست قند خون، فشارخون و... به افراد کمبضاعت ارایه میکنند.» هرکدام از اعضای گروه خاطرات شیرین بسیاری از سفر به مناطق محروم را دارند. خاطرههایی که انگیزههای آنها را برای خدمترسانی بهتر به افراد طبقه محروم جامعه تقویت میکند. بهزاد سوار یکی از همان خاطرات شیرینش را اینطور برایمان تعریف میکند: «در یکی از نخستین سفرهایمان به منطقه حاشیهنشین مارالان شهر تبریز، پیرمردی را در مسجد حضرت ابراهیم(ع) ویزیت کردیم. پس از انجام تستهای مختلف مثل قندخون و فشارخون، پزشک متخصص گروه هم شرایط جسمیاش را بررسی کرد. وقتی پیرمرد از مسجد خارج شد، پزشک گروه اعلام کرد او مبتلا به سرطان ریه است. با خانوادهاش تماس گرفتیم تا مراحل درمانش را در یکی از بیمارستانهای تبریز آغاز کنند. پزشکان به او گفتند چند ماهی بیشتر زنده نمیماند اما حالا بیش از ٢ سال است که روند بهبودی را طی میکند و هر بار که فرزندانش برای تشکر با ما تماس میگیرند، بیشتر به کاری که انجام میدهیم ایمان پیدا میکنیم.»
لینک گزارش در روزنامه شهروند
http://shahrvand-newspaper.ir/News:NoMobile/Main/138912
https://sapp.ir/rcs.sh